با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم
با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم

سلام مریم


امروز فرصتی شد رفتم پیش دکتر سام ارام

استاد قدیمی جامعه شناسی دانشگاه علامه که از زمان دانشجویی خاله ام 

نامش را که بچه بودم در ان زمانها می شنیدم برایم اهنگی خوش داشت و هر بار می دیدمش برایم الگویی بود

دروغ نگویم که تا قبر اه اه اه چهار انگشت فاصله بیشتر نیست

برای پرسیدن و گرفت رفرنس کار پایان نامه تو و اقوام کوچرو رفته بودم

گفتم تا منتی هم بر سرت بگذارم!!!!!!!!!!!!!!!!!

کاری به انسانها ندارم

هر کسی یک داستانی دارد در زندگی اش

اما مقایسه می کنم این استاد هشتاد ساله را 

با اساتید خودمان که در این مدت دیدم

و انچه که این روزها بر دانشگاهای ایران حاکم است

می فهمم که ادمی باید زیادی حواسش جمع باشد

تا در این اوضاع پیشدستی گرفتن بخری ها که کلاه برداری علمی

دروغ گویی 

انتشار مقاله های بی کیفیت و بی محتوا

و خلاصه همه گونه خیانت به مملکت را زرنگی خود می دانند

جو گیر نشوم

 برای پیشرفت راهای بهتری هم می شود گشت و پیدا کرد

و خوشحالم و شاکر

که تو هستی و این را به من همیشه یاد اوری می کنی با ادب و متانت خود که قافیه را به راحتی نبازم

و این برای من نهایت دوست داشتن

نهایت معرفت

نهایت عشق

یک انسان در حق خودم هست




حال می گویی جایزه ام چیست ؟؟

جایزه ات یک عدد ادامس رفرش یا تریدنت به انتخاب خودت با طعم پرتغال در مترو خط دو تهران بزرگ


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.