با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم
با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم

نازنینم

نمی دانم 

به تو کفته بودم

روزی می آید که مرا فراموش می کنی

نمی دانم گفته بودم

عادت به این تنهایی

بسیار سخت تر از جدایی خواهد بود

ولی در نهایت عادت میکنی

معشوقه ام

من به تو عادت کرده ام

همانند نفس کشیدن 

به دوست داشتنت

به اینکه مرا دوست داشته باشی

عادت کرده ام

و اینک که نیستی

بازهم

بنده این عادت هایم هستم

و می دانم تا اخر عمر نیز

بنده این عادت خواهم ماند


اکنون که نیستی

صبح تا شب با احساسم صحبت می کنم

می کویم

این حسرت تمام خواهد شد

صبور باش

روزی خواهد آمد

صبور باش

نمی تواند معشوقه دیگری باشد

قلبم

صبور باش

امروز می اید

به فردا هم نمی کشد

صبور باش 

.

مهربانم

چه خوب است برگردی

و برای همیشه باشی

یک تار مویت را با

دنیا 

عوض نمی کنم ( م.ص 31 فروردین 1395)



 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.