با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم
با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم

مهربانم

ای کاش فقط تمام حس هایی

که در نبودنت به سراغ من می آید دلتنگی باشد

دلتنگی اتفاقا زیباترین حس می باشد

نازنینم

گفتن دوستت دارم را

که نیستی تا بگویم را چه کنم

تاریکی ذهنم را می گیرد

اما به تو که فکر میکنم

تمام ذهنم روشن می شود

امید در من زنده می شود

دستم را بر روی صورتم می گذارم

و ساعت ها به تو فکر میکنم

گوش هایم نیز با من فکر میکنند

انها نیز همانند من تشنه شنیدن صدای لبخند تو هستند

معشوقه ام

کاش بتوانم بازهم

ببینمت و به تو بگویم

که نقش را در زندگی من داری

می خواهم به همه بگویم

دوست داشتن حس کمی نیست

دوست داشتن کسی که زندگی را به ادمی میبخشد

خود زندگیست

به طبیعت نگاه می کنم

به ستاره ها

و با خود فکر میکنم

برای من تو مهمتر هستی یا اینها

نتیجه ای که همیشه می گیرم اینست

تو برای من

از آب

از خورشید

از ماه وستاره

از نیروی جاذبه

و نمی دانم

معادن و ....

از نان 

از همه چیز مهمتری

تو نباشی

من تمام شده ام

و حتی بر خلاف قانون فیزیک

به صورتی از انرژی هم تبدیل نخواهم شد

تمام خواهم شد

مهربانم

این روزها دیگر باید برگردی

باید دوباره حس بودن را به من ببخشی

بیا که دل من

مدام بهانه گیر نبودنت هست

نتیجه تصویری برای دوست داشتن حس کمی نیست


پا نوشت++++++++++++++

وقتی آدم
یک نفر را دوست داشته باشد
بیشترتنهاست
چون نمیتواند به هیچکس جز به همان آدم بگوید 
چه احساسی دارد 
واگر آن آدم کسی باشد 
که تورا به سکوت تشویق میکند
تنهایی تو کامل میشود

عباس معروفی

......................


ای که گاهت سر ناز است و گهی روی نیاز

من همان روی نیازم که سر نازم نیست

 

"شهریار"



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.