مهربانم
نازنینم
می خواهم حرف بزنم
کسی را پیدا کنم
پسرکی جوان را
گه سودای عاشقی داشته باشد
و به او بگویم
انسانها
از عشق می ترسند
چون سخت ترین گار دنیا اعتماد به کسی است
برای ادامه مسیر زندگی
هنگامی که عاشق شدی
بدان
هرزگان و جاهلان و حسودان
دور و برت را شلوغ خواهند کرد
تورا خواهند ترساند
از ادامه مسیر
چون خود جرات عاشقی را هیچگاه نداشته اند
داستانها می گویند از عقل نداشته شان
از بلایای که به سرشان آمده است
و از فلان و بهمان
داستانهایی سراپا دروغ
که می خواهند نا توانی خود را
در تعهد
در صداقت
پنهان کنند
اما نترس
تا پای جان برای کسی که دوستش داری بمان
زیرا تنها مسیر خوشبختی در این دنیا همین است
شحاع بودن
و متعهد و صادق بودن
.
.
معشوقه ام
نازنینم
من هیچگاه در عشق به تو دردی را حس نگردم
من حتی اکنون که نیستی
صرفا امید با تو بودن
و بازگشتت
رهایی ام می بخشد
امید می بخشد
من در کنار تو
زیباترین احساس دنیا
برزگترین ارمان بشری را
چشیدم
من در کنار تو ازادی را حس کردم
و من با تکرار دوستت دارم
برای تو
نغمه ازادی را سر دادم
من با تو خوشبخت ترینم