با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم
با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم

 یک ساعت فروشی در تهران به نام ساعت فروشی شاد که دو کارمند خود را به جرم دیر کردن به وسط خیابان فرستاده است تا چند ساعت در ان میانه یک دست و پا به ایستند به جرم تاخیر در رسیدن به محل کار؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

صاحب ان بدون شک خود شیفته ای است که ساعت فروختن را ملاک اگاهی به همه علوم می داند و خود را صاحب حق و در نهایت با بهانه اینکه صلاحشان در اینست و من با نیت خیر این کار را انجام دادم

بخش مهمی از بدی ها و بدبختی های دنیا نتیجه رفتار صاحبان نیت خیر می باشد

این وضعیت فقط تقصیر صاحب دکان نیست، تقصیر آن دو تا زبونِ بی‌شخصیت هم هست که برای چندرغاز به هر خفتی تن می‌دهند. دیکتاتورها به تنهایی دیکتاتور نمی‌شوند، آنها خواست «رمه» را اجرا می‌کنند.

خواست کسانی که دوست دارند با آنها مثل گوسفند برخورد شود.


 پا نوشت ++جامعه مدنی قلابی روشنفکران ایرانی که خود را به ندانم کاری زده اند



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.