با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم
با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم

6 سال

2190 روز

52،560 روز از عمرم گذشت

با 27 سالگی شروع شد

با 33 سالگی تمام شد

 امدند در زندگی  ما نا محرمان

نا عاشقان

 همه عمرم

قایق نجاتم

ساحل امیدم

مرا در اقیانوس زندگی رها ساخت

نه یک قایق

نه ثانیه ای آرامش


نه انگشتری بر انگشت  دست چپ

هیچ کدام نصیبم نشد

 همانند گنجشکی در زیر باران بر خود لرزیدم

در دل این قفس بزرگ خود خواهی های نسلی مجنون و خودشیفته

منتظر ماندم

 نتوانستم پرواز کنم

 یا این گنجشک در اغوش گرمت بکش

یا رهایم کن پرواز کنم

 قفس را باز کنید

به سرزمین روشنایی ها پرواز کنم

 نه ثروت می خواهم

نه شهرت

حتی نه نام نیک

 من تکیه گاهی می خواهم استوار

توام پرواز کن

من هم اگر بال و پری برایم ماند

جان ندادم در دل این قفس پرواز خواهم کرد


ای کاش با هم دیگر پرواز کردن را تمرین می کردیم

نتیجه تصویری برای به سرزمین روشنایی ها پرواز کنم




نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.