با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم
با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم

عجب سیرکی است
همه‌مان خواهیم مُرد
این مساله به تنهایی
باید کاری کند که یکدیگر را دوست بداریم
ولی نمی‌کند
ما با چیزهای بی‌اهمیت و مبتذل
کوچک شده‌ایم
ترور شده‌ایم
ما در هیچ هضم شده‌ایم

چارلز بوکوفسکی 
مترجم : مهیار مظلومی

..............................................

آمدم یاد تو از دل

به برونی فکنم

دل برون گشت

ولی یاد تو با ماست هنوز ...!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.