با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم
با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم

ما معمولی ها بنز و پورشه نداریم که برویم ایران زمین و اندرزگو دور دور و بعد هم دختر ها برایمان بمیرند و نمره تلفنهایشان به ما بدهند.ما ماشین لکنته ی پر ایرادمان را بر می داریم و می زنیم به خیابان و انقدر موزیک گوش می دهیم و بی هدف رانندگی می کنیم تا خسته شویم.به دخترهای مردم هم اخترام می کنیم و اصولا بلد نیستیم ماشین به ماشین بزنیم.

ما معمولی ها بلد نیستیم بنشینیم گوشه ی کافه و ژست روشنفکری از خودمان ساطع کنیم.بلد نیستیم دود سیگارمان را با چهره ی غمگین و حالت فوتوژنیک فوت کنیم در هوا و سری تکان بدهیم و قهوه مان را بچشیم.اصلا ما را چه به کافه.ما معمولی ها اصلا به این جاها نمی خوریم.

ما معمولی ها بلد نیستیم دروغ بگوییم.بلد نیستیم با احساسات کسی بازی کنیم.بلد نیستیم چهار تا چهار تا هندل کنیم.ما هر چند سالی یک بار عاشق می شویم تا تهش پای احساسمان می مانیم.ما تک پریم و بلد نیستیم همزمان عاشق دو نفر باشیم.همین هم می شود که آخر شکست می خوریم و تا مدتها از هر چه عشق در دنیاست متنفر می شویم.اما دوباره گول می خوریم و قربانی احساسات می شویم.چه می شود کرد معمولی هستیم دیگر.

ما معمولی ها ولنتاین برایمان مفهومی ندارد.برای ما معمولی ها هر روز می تواند روز عشق باشد.ما اصلا این سوسول بازیهای خارجی ها را درک نمی کنیم.آنها از فرط خوشی از این کارها زیاد می کنند اما ما انقدر مشکل داریم که وقت فکر کردن به این چیزها را نداریم.ما معمولی ها بر خلاف همه نزدیک نوروز که می شود حالمان یک جور بی دلیلی خوب است.ذوق داریم.لباس نو می خریم.اصلا هم بلد نیستیم از این اداهای غم و روزها همه مثل همند در بیاوریم.کم پیش می آید خوشحال باشیم اما وقتی خوشحالیم، تظاهر به غم را شیک بودن نمی دانیم.

ما معمولی ها نمی توانیم وقتی به وبلاگ کسی سر می زنیم و نوشته ای که با هزاران ذوق نوشته را می بینیم تنها یک خطش را بخوانیم و کامنت هم نگذاریم.ما با صبوری از اول تا آخر نوشته ها را می خوانیم و در مورد آنها فکر می کنیم و سعی می کنیم احساس و نظرمان را در کامنت ها بنویسیم.ما زحمت و احساسات نویسنده ها را درک می کنیم.

ما معمولی ها بلد نیستیم دروغ بگوییم،فخر نمی فروشیم،دل نمی شکنیم،غصه داریم اما آن را جار نمی زنیم،مملکتمان را گاهی دوست داریم و اکثرا از آن متنفریم،هر موجود جنس مخالفی را به عنوان پارتنر جنسی نمی بینیم،کافه زیاد نمی رویم،روزنامه می خوانیم،کتابهایمان لزوما همه فلسفه و منطق نیست،موهایمان کوتاه است،لباسهای معمولی می پوشیم،عاشق می شویم،شکست می خوریم،تنبلی می کنیم،تصمیم می گیریم،بی پولی می کشیم،می خوریم،می بینیم،می شنویم و زندگی می کنیم.البته به روش خودمان.ما معمولی هستیم.معمولی زندگی می کنیم و معمولی می میریم و از صمیم قلب به معمولی بودنمان افتخار می کنیم.

ما معمولیها به معمولی بودنمان افتخار می کنیم...همین....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.