با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم
با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم

مرا ببین عزیز دلنشین من پناه آخرین من تو ای تمام زیبایی مرا ببر به آسمان ببر به بزم عاشقان از این سکوت و تنهایی تویی تویی نفس‌نفس هوای من همیشه آشنای من به خلوتم یک دم بازآ در این جهان بی‌وفا کمی کنار من بیا بیا و مشکن قلبم را نمی‌رود خیال تو نمی‌روی ز یاد من نشسته‌ام در انتظار برای این یکی شدن کنون که پناهی جز عشق تو ندارم چرا و چگونه به تو دل نسپارم نمی‌رود خیال تو نمی‌روی ز یاد من نشسته‌ام در انتظار برای این یکی شدن

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.