با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم
با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم

میخوای آغوشتو ازمن بگیــری
مثه دیوونه ها تشویش دارم

آخه میدونم اینو بی تو هرشـب
چه روزای بدی در پیش دارم

میخوای یادم بره روزای خوبو
که توی خاطراتم جون گرفته

نگاه کن قلب خستم سختیا رو
به عشق بودنت آسون گرفته

نذار دستام گم شه
نذار دیوونه تر شم

دل من جا بمونه
خودم غرق سفر شم

ازاین روزای سخت و پر از دلشوره سیــرم
یه کاری کن عزیزم دارم از دست میــرم

کمک کن از شب تردید رد شــم
دوباره عاشقم شو باورم کن

نذار از آسمون تو بیفتـم
بمون و عشقتو بال و پرم کن...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.