با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم
با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

با من حرف بزن بانو. برای من یه تکیه گاهی

من هر زمان که سکوت مى کنم در واقع دارم از تو حرف مى زنم

کاش راه دوری بین ما بود
کاش سرنوشت ما جدا بود
از تو فکر من رها بود گر ندیده بودمت ای یار
عشق دیدی خانه ات خراب است
عشق هر چه گفته ای سراب است
این چه حق انتخاب است که ندارم خبر از دلدار
تو همانی که رگ خواب مرا میدانی
تو همانی که به درد دل من درمانی
باورت کردم و گفتی تا ابد میمانی
دیدی آخر که تو رفتی و من اینجا ماندم
دیدی آخر که ز پرواز دلت جاماندم
تنها یار بی کسی ها دیدی تنها ماندم
دل توبه کردی و شکستی
دل با چه رویی عاشق هستی
تو امید به هرکه بستی رفت و آخرش شدی تنها
من یک غم ادامه دارم
من بغض آخرین قرارم
که هنوز در
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.