ناظم حکمت
.......................................
گاهی خدا
یکی از فرشتگانش را
شبیه تو میآفریند
و میفرستد میان اقوام بشر
تا میزان زیبایی
از یادشان نرود
هر به ایامی من
صورتم را کف دستهای تو
فرو میبرم
و عطر نارنجی عشق را
نفس میکشم
تا دلتنگیت از یادم برود
عباس معروفی
.............................
در سلسله عشق تو ، مغموم و صبورم
نازم بکش ای دوست ، که مظلوم و صبورم
رندان همگی فرصت دیدار تو دارند
غیر از من دل ساده ، که محروم و صبورم
در شهر تو ای دوست ، چنین زار و غریبم
در دست تو امروز ، چنان موم و صبورم
دل بد مکن ، اندیشه پرواز ندارم
حاجت به قفس نیست ، که مصدوم و صبورم
هر گز نکنم عشق تو را پیش کسی فاش
در پرده اسرار تو مکتوم و صبورم
دنیای عجیبی است ، ز آلودگی خلق
گریانم از این درد ، که مصدوم و صبورم
معینی کرمانشاهی