-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 مرداد 1399 20:05
با من هزار نوبت اگر دشمنی کنی ای دوست همچنان دل من مهربان توست.
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 مرداد 1399 13:50
محبوبم! به من بگو پاییز به انتقام کدام بهار اینگونه بر شاخه های جوانمان شبیخون زده است؟ محبوبم! چرا گریه هامان بند نمی آید؟ چرا اینهمه باران آتش افتاده بر گندمزارمان را خاموش نمی کند؟ مگر پاییز چند فصل است؟ بگو آفتاب کجای قصه خواب مانده است که این شب غمناک اینقدر طولانی ست بگو تا بیدار شدن از این کابوس چند فصل دیگر...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 مرداد 1399 22:02
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 مرداد 1399 22:01
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 مرداد 1399 22:00
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 مرداد 1399 22:00
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 مرداد 1399 19:42
دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام نازم بکش که ناز رقیبان کشیده ام از سیل اشک شوق دو چشمم معاف دار کز این دو چشمه آب فراوان کشیده ام ........................................ آخر نگهی به سوی ما کن دردی به ارادتی دوا کن بسیار خلاف عهد کردی آخر به غلط یکی وفا کن ما را تو به خاطری همه روز یک روز تو نیز یاد ما کن این قاعده...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 مرداد 1399 15:51
یک روز میآیی که من دیگر دچارت نیستم از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم یک روز میآیی که من نه عقل دارم نه جنون نه شک به چیزی نه یقین ، مست و خمارت نیستم شبزنده داری می کنی تا صبح زاری می کنی تو بیقراری می کنی ، من بیقرارت نیستم پاییز تو سر میرسد قدری زمستانی و بعد گل میدهی ، نو می شوی ، من در بهارت نیستم زنگارها را...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 مرداد 1399 11:17
خاطراتت به تن خسته ی رویاست هنوز ذهنِ بیچاره پر از درد و معماست هنوز غزل از شوقِ رسیدن هوس شعر نمود ولی از دوری تو شعر به یغماست هنوز آتشت شعله شد و خرمن جانانه بسوخت شعله های غمِ دل حسرت فرداست هنوز تا کجا آه کشم، آه به جایی نرسد سینه ی سوخته را شورش لیلاست هنوز من پر از شعر جنونم غزلم باده ی غم دفتر شعر پر از نامِ...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 14 مرداد 1399 00:23
در تب و تاب رفتنم به فکر راهی شدنم تو ای همیشه همسفر مرا شناختی تو اگر مرا پس از من بنویس به هر کس از من بنویس ای تو هوای هر نفس هر نفس از من بنویس مرا به دنیا بنویس همیشه تنها بنویس به آب و خاک ، آتش و باد برای فردا بنویس تو جان من باش و بگو به یاد من باش و بگو میلاد من باش و بگو جانان من باش و بگو نفس اگر امان نداد...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 مرداد 1399 19:32
شوق دیدار توام هست چه باک به نشیب آمدم اینک ز فراز به تو نزدیک ترم، می دانم یک دو روزی دیگر از همین شاخه لرزان حیات پرکشان سوی تو می آیم باز دوستت دارم بسیار هنوز.
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 9 مرداد 1399 22:51
ای کاش می توانستم بگویم که با من چه می کنی تو جانی در جانم می آفرینی تو تنها سببی هستی که به خاطر آن روزهای بیشتر شب های بیشتر و سهم بیشتری از زندگی می خواهم تو به من اطمینان می دهی که فردایی وجود دارد.
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 مرداد 1399 00:07
♫♫منو درگیر خودت کن تا جهانم زیر و رو شه! ♫♫تا سکوت هر شب من با هجومت رو به رو شه… ♫♫بی هوا… بدون مقصد… سمت طوفان تو میرم ♫♫منو درگیر خودت کن تا که آرامش بگیرم ♫♫با خیال تو هنوزم مثل هر روز و همیشه ♫♫هر شب حافظه ی من پر تصویر تو میشه… ♫♫با من غریبگی نکن با من که درگیر توأم… ♫♫چشماتو از من برندار من مات تصویر توأم ♫♫با...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 مرداد 1399 23:02
کنار تو چه آرومم چه آرومی کنار من تو چشمای تو آرومه چشای بیقراره من تو میفهمی که خوشحالم تو میفهمی دلم تنگه تو میدونی که خوابه من کدوم شبهاست که بیرنگه تو مثله آسمون ساده مثه پرواز آزادی مثه دل بستگی امنی مثه لبخند آبادی کنار تو چه آرومم چه آرومی کنار من تو چشمای تو آرومه چشای بیقراره من تکست آهنگ کنار تو معین یه...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 مرداد 1399 19:42
داری میری از خونه ی آرزو جدا میشم از تو چه آواره و کنارت نمیزارم از زندگیم برو زندگی کن بزارم کنار پی آرزو های بعد از منی منم غصه هامو به دوش میکشم بتونم از عشقت بمیرم ولی نمیتونم عشق یکی دیگه شم واست بهترین هارو میخوام چون واسه اولین بار فهمیدمت واسه آخرین بار عاشق شدم واسه اولین بار بخشیدمت به امید رویای بوسیدنت به...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 مرداد 1399 00:44
من دلم با موندنه ، که ادامه میدمت تو به چی شک داری؟ اینجوری نبینمت میتونیم برگردیم ، اگه این راه بَده اگه نه تا پیشمی ، به دلت بَد راه نده مثِ هر رابطه ای ، نه سیاه بود نه سفید ا ما این علاقه رو چجوری میشه ندید رویِ احساسم بهت مگه میشه پا گذاشت هیشکی اندازه ی من موندنو باور نداشت ♫♫♫ ♫♫♫ من هنوز کنارتم از دو راهی...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 31 تیر 1399 00:12
من به دنبال کسی هستم خوشا آنکس تو باشی راه پرواز من از من چاره ی محبس تو باشی در فرصت دست و غزل عاشق تر از روز ازل در جستوجویت زنده ام وحشت ندارم از عجل ترک تمنا میکنم آهنگ دریا میکنم از خویشتن گم میشوم گم کرده پیدا میکنم من به دنبال کسی هستم که حالم را بفهمد زخم بی پروازی ام را از غم بالم بفهمد من با تو معنا میشوم از...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 تیر 1399 00:05
خلق عشق مسئله ای نیست حفظ عشق مسئله است عاشق شدن مهم نیست عاشق ماندن مهم است عاشق شدن حرفه بچههاست عاشق ماندن هنر مردان و دلاوران مهم پنجاه سال بعد است دوام عشق ، دوام زیبایی و شکوه عشق نادر ابراهیمی
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 تیر 1399 18:17
پای رنجهای عظیم خویش یا دیگران که به میان میآید، شعری از هولدرلین در مویرگهایم جریان مییابد؛ آنجا که میگوید: «مرارتهای این انسان وصفناپذیر به نظر میآیند ناگفتنی، بیاننکردنی.» آری! رنجهای عظیم ما همانجاست، آنجایی که از سخن گفتن باز میایستیم و به درون خود میغلتیم؛ زیرا خود و تنها خود از آنچه بر ما گذشته...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 تیر 1399 00:51
ای ستارهها که از جهان دور چشمتان به چشم بیفروغ ماست نامی از زمین و از بشر شنیدهاید؟ در میان آبی زلال آسمان موج دود و خون و آتشی ندیدهاید؟ این غبار محنتی که در دل فضاست این دیار وحشتی که در فضا رهاست این سرای ظلمتی که آشیان ماست در پیتباهی شماست! گوشتان اگر به نالهٔ من آشناست، از سفینهای که میرود به سوی ماه،...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 24 تیر 1399 01:50
حیف با اینکه میخواهم تورا سهمم از عشقت چرا چیزی به جز بارون نبود حیف از من چه میخواهی ببین این همه تنهایی ام آسان نبود ای ماه بی تکرار من بغض بی انکار من با دل دیوانه ام میماندی ای کاش ای عشق بی پایان من گرمی دستان من میروی اما کمی دلتنگ من باش آه ای تمام خواهشم ساحل آرامشم موج موهایت ببین طوفانیم کرد آه مستی شب های...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 23 تیر 1399 00:13
عشق من طرح چلیپایی است ، تصویرش کنید سرنوشت من معمایی است ، تفسیرش کنید خواب آوار و دوار و دار ، یک جا دیده ام عمر من آشفته رویایی است ، تعبیرش کنید در هم آمیزید عشق و مرگ را در کاسه یی جوهری سازید و آن گه ، نام تقدیرش کنید دل که با صد رشته ی جادو نمی گیرد قرار تاری از گیسوی او آرید و زنجیرش کنید عمر من در شب نشست و...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 تیر 1399 19:31
ای که در بَرَم نیستی شبت چگونه گذشت ؟ شباهنگام به من اندیشیدی ؟ کمی آه کشیدی ؟ اشک در چشمت حلقه زد آماده گریه شد آیا ؟ زندگانیِ بی تو چه ذوقی دارد ؟ غذا و سخن و هوا چه معنی دارد ؟ که من در گوشهیِ دور از این جهان گم شده و بر باد رفتهام غاده السمان ترجمه : سعید هلیچی .................................. گفتم برایم شعر...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 17 تیر 1399 01:38
رفیق بغض هر شبم هوای گریه و تبم به گریه های من بگو خیال دیدن تو کو ای عشق تمام حسرت هنوزم دلیل آه سینه سوزم ببر مرا به ناکجا عشق ای درد ببین به استخوان رسیدی همین که از دلم بریدی ببر مرا به هرکجا عشق خیال خنده های تو شد آرزوی هر شبم به چشم های تو قسم که جان رسیده بر لبم خزان شد و نیامدی عزیز لحظه های من اگر ندیدمت تو...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 17 تیر 1399 01:05
شاعر! تو را زین خیل بی دردان، کسی نشناخت تو مشکلی و هرگزت آسان، کسی نشناخت کنج خرابت را بسی تسخر زدند اما گنج تو را، ای خانه ی ویران کسی نشناخت جسم تو را تشریح کردند از برای هم امّا تو را ای روح سرگردان! کسی نشناخت آری تو را، ای گریه ی پوشیده در خنده! وآرامش آبستن طوفان! کسی نشناخت زین عشق ورزان نسیم و گلشنت، نشگِفت...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 17 تیر 1399 00:09
چون بوم بر خرابه دنیا نشستهایم اهل زمانه را به تماشا نشستهایم بر این سرای ماتم و در این دیار رنج بیخود امید بسته و بیجا نشستهایم ما را غم خزان و نشاط بهار نیست آسوده همچو خار به صحرا نشستهایم گر دست ما ز دامن مقصود کوته است از پا فتادهایم نه از پا نشستهایم تا هیچ منتظر نگذاریم مرگ را ما رخت خویش بسته مهیا...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 13 تیر 1399 21:56
مریم خانم خانم خانما دمت گرم یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد لعلی از کان مروت برنیامد سالهاست تابش خورشید و سعی باد و باران...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 تیر 1399 23:16
ریختم با نوجوانی باز طرح زندگانی تا مگر پیرانه سر از سر بگیرم نوجوانی آری آری نوجوانی می توان از سرگرفتن گر توان با نوجوانان ریخت طرح زندگانی گرچه دانم آسمان کردت بلای جان ولیکن من به جان خواهم ترا عشق ای بلای آسمانی ناله نای دلم گوش سیه چشمان نوازد کاین پریشان موغزالان را بسی کردم شبانی گوش بر زنگ صدای کودکانم تا چه...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 تیر 1399 01:48
عشق یه زندون و سرده تکرار یه درده انتظارش نامرده دورم از آغوش خالیت از آشفته حالیت از قرار خیالیت دستامو وا کن باید برگردم به گوشه ی اتاقم رویامو بردارم دستامو وا کن من باید برگردم رو بالشم سر بذارم اشکامو بشمارم عشق یه تصویر تاره پایانی نداره ابریه که میباره عاشق یه زخم کبوده یه درد حسوده بی کسیش بغض آلوده کسی نیست...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 11 تیر 1399 01:41
چون شود اندیشهٔ قومی خراب ناسره گردد بدستش سیم ناب میرد اندر سینه اش قلب سلیم در نگاه او کج آید مستقیم بر کران از حرب و ضرب کائنات چشم او اندر سکون بیند حیات موج از دریاش کم گردد بلند گوهر او چون خزف نا ارجمند پس نخستین بایدش تطهیر فکر بعد از آن آسان شود تعمیر فکر